English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8443 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
covering letter U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
testacy U تهیه وتدوین وصیت نامه
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
why i think i can U هنگام کشف مطلبی دلالت برتعجب میکند
accommodation bill U براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
transubstantiation U اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
doa U شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
epistle U نامه
manifest U نامه
manifesting U نامه
manifested U نامه
letters U نامه
letter U نامه
manifests U نامه
breve U نامه
carriers U نامه بر
epistles U نامه
carrier U نامه بر
post boy U نامه بر
correspoundence U نامه ها
mailman U نامه رسان
concordat U موافقت نامه
dictionary U لغت نامه
by low U ایین نامه
billeting U اجازه نامه
stemma U نسب نامه
warranty U ضمانت نامه
billets U اجازه نامه
billet U اجازه نامه
statement of a claim U افهار نامه
billeted U اجازه نامه
mailmen U نامه رسان
swamped with letters U غرق نامه
swearing formula U قسم نامه
swearing formula U سوگند نامه
sylva U درخن نامه
bail bond U ضمانت نامه
tenency agreement U اجاره نامه
bacchanalian song U ساقی نامه
the original letter U عین نامه
agreement U موافقت نامه
threnddy U سوگ نامه
threnod U سوگ نامه
surety bond U تضمین نامه
bill of divorce U طلاق نامه
bill of exception U اعتراض نامه
wordbook U واژه نامه
word book U واژه نامه
lexicon [dictionary] U واژه نامه
glossary U واژه نامه
fauna U جانور نامه
billet doux U نامه عاشقانه
dictionary U واژه نامه
bill of sale U بیع نامه
bill of lading U بار نامه
bill of indicment U ادعا نامه
paean U پیروزی نامه
paeans U پیروزی نامه
mail U نامه رسان
mails U نامه رسان
corrigenda U غلط نامه
by-laws U ایین نامه
epitaph U وفات نامه
epitaphs U وفات نامه
registered letter U نامه سفارشی
carrier pigeon U کبوتر نامه بر
recognizance U التزام نامه
credential U استوار نامه
mandate U وکالت نامه
mandated U وکالت نامه
mandates U وکالت نامه
mandating U وکالت نامه
pursuivant U نامه رسان
questionary U پرسش نامه
recognizance U تعهد نامه
carrier pigeons U کبوتر نامه بر
contents U کلمات یک نامه
genealogical tree U نسب نامه
wordbook U لغت نامه
word book U لغت نامه
epistle U نامه منظوم
decameron U داستان نامه
epistles U نامه منظوم
lexicon [dictionary] U لغت نامه
glossary U لغت نامه
bylaws U ایین نامه
bylaw U ایین نامه
byelaw U ایین نامه
certificate of incorporation U شرکت نامه
circular letter U نامه اداری
summons U ابلاغ نامه
theses U پایان نامه
thesis U پایان نامه
concessionary agreement U امتیاز نامه
concession deed U امتیاز نامه
road book U راه نامه
collins U نامه پر سود
warranties U ضمانت نامه
certificates U تصدیق نامه
affidavit شهادت نامه
affidavits U سوگند نامه
form letter U فرم نامه
form letters U فرم نامه
code of practice U ایین نامه
codes of practice U ایین نامه
regulation U ایین نامه
by-law U ایین نامه
bye-law U ایین نامه
affidavit قسم نامه
epics U رزم نامه
epic U رزم نامه
prayer book U نماز نامه
prayer books U نماز نامه
liturgies U مناجات نامه
liturgy U مناجات نامه
lexicon U لغت نامه
lexicons U لغت نامه
certificates U گواهی نامه
agreements U موافقت نامه
certificates U شهادت نامه
bye-laws U ایین نامه
ordinance U ایین نامه
ordinances U ایین نامه
pedigrees U شجره نامه
pedigrees U نسب نامه
genealogical U شجره نامه
family tree U نسب نامه
family tree U شجره نامه
family trees U نسب نامه
family trees U شجره نامه
certificate U گواهی نامه
certificate U شهادت نامه
balance sheet U تراز نامه
pedigree U نسب نامه
pedigree U شجره نامه
insurance policies U بیمه نامه
insurance policy U بیمه نامه
glossaries U واژه نامه
certificate U تصدیق نامه
glossary U واژه نامه
balance sheets U تراز نامه
Did you carry (deliver) the letter ? U نامه را بردی یا نه ؟
threnode U سوگ نامه
herbal U گیاه نامه
credentials U اعتبار نامه
Are there any letters for me? U من نامه ای ندارم؟
waybill U بار نامه
waybill U راه نامه
word hoard U لغت نامه
missives U نامه رسمی
missive U نامه رسمی
wordbook U واژه نامه
written contract U پیمان نامه
hear from <idiom> U دریافت نامه
open letter U نامه سر گشاده
open letters U نامه سر گشاده
protocol U پیوند نامه
acknowledgment U شهادت نامه
rental U اجاره نامه
testimonials U تصدیق نامه
testimonials U گواهی نامه
testimonial U تصدیق نامه
testimonial U گواهی نامه
treaty U موافقت نامه
treaty U عهد نامه
treaties U موافقت نامه
treaties U عهد نامه
protocols U پیوند نامه
letters U معرفی نامه
letter U معرفی نامه
log book U رخداد نامه
prospectus U اینده نامه
summonsing U ابلاغ نامه
summonses U ابلاغ نامه
note U نامه رسمی
notes U نامه رسمی
noting U نامه رسمی
summonsed U ابلاغ نامه
love letters U نامه عاشقانه
love letter U نامه عاشقانه
Letter of recommendation. U توصیه نامه
prospectus U اطلاع نامه
Recent search history Forum search
1 moves up the range
1after all
1پایان نامہ را در زبان اردو چہ می گویند
1what is Labbad
1دلخوشیهای کوچک را در بدترین شرایط زندگی فراموش نمیکنم
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
1 burn the boats story of hernando Cortes
3It is acidic and its concentration is in continual flux as a result of its utilization by aquatic plants in photosynthesis and release in respiration of aquatic organisms.
1ریشه لغت سرسام چیست
2encapsulate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com